اختر القاريء
فارسى
سوره صافات - تعداد آیات 182
رَّبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ ( 5 )
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست، و پروردگار مشرقها!
إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ ( 6 )
ما آسمان نزدیک [= پایین] را با ستارگان آراستیم،
لَّا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ ( 8 )
آنها نمیتوانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرادهند، (و هرگاه چنین کنند) از هر سو هدف قرارمیگیرند!
دُحُورًا ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ( 9 )
آنها به شدّت به عقب رانده میشوند؛ و برای آنان مجازاتی دائم است!
إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ( 10 )
مگر آنها که در لحظهای کوتاه برای استراق سمع به آسمان نزدیک شوند، که «شهاب ثاقب» آنها را تعقیب میکند!
فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَم مَّنْ خَلَقْنَا ۚ إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِينٍ لَّازِبٍ ( 11 )
از آنان بپرس: «آیا آفرینش (و معاد) آنان سختتر است یا آفرینش فرشتگان (و آسمانها و زمین)؟! ما آنان را از گل چسبندهای آفریدیم!
وَإِذَا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ ( 14 )
و هنگامی که معجزهای را ببینند، دیگران را نیز به استهزا دعوت میکنند!
أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ( 16 )
آیا هنگامی که ما مُردیم و به خاک و استخوان مبدّل شدیم، بار دیگر برانگیخته خواهیم شد؟!
قُلْ نَعَمْ وَأَنتُمْ دَاخِرُونَ ( 18 )
بگو: «آری، همه شما زنده میشوید در حالی که خوار و کوچک خواهید بود!
فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ يَنظُرُونَ ( 19 )
تنها یک صیحه عظیم واقع میشود، ناگهان همه (از قبرها برمیخیزند و) نگاه میکنند!
هَٰذَا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنتُم بِهِ تُكَذِّبُونَ ( 21 )
(آری) این همان روز جدایی (حقّ از باطل) است که شما آن را تکذیب میکردید!
احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ ( 22 )
(در این هنگام به فرشتگان دستور داده میشود:) ظالمان و همردیفانشان و آنچه را میپرستیدند...
مِن دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَىٰ صِرَاطِ الْجَحِيمِ ( 23 )
(آری آنچه را) جز خدا میپرستیدند جمع کنید و بسوی راه دوزخ هدایتشان کنید!
وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ يَتَسَاءَلُونَ ( 27 )
(و در این حال) رو به یکدیگر کرده و از هم میپرسند...
قَالُوا إِنَّكُمْ كُنتُمْ تَأْتُونَنَا عَنِ الْيَمِينِ ( 28 )
گروهی (میگویند: «شما رهبران گمراهی بودید که به ظاهر) از طریق خیرخواهی و نیکی وارد شدید امّا جز فریب چیزی در کارتان نبود)!»
قَالُوا بَل لَّمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ( 29 )
(آنها در جواب) میگویند: «شما خودتان اهل ایمان نبودید (تقصیر ما چیست)؟!
وَمَا كَانَ لَنَا عَلَيْكُم مِّن سُلْطَانٍ ۖ بَلْ كُنتُمْ قَوْمًا طَاغِينَ ( 30 )
ما هیچ گونه سلطهای بر شما نداشتیم، بلکه شما خود قومی طغیانگر بودید!
فَحَقَّ عَلَيْنَا قَوْلُ رَبِّنَا ۖ إِنَّا لَذَائِقُونَ ( 31 )
اکنون فرمان پروردگارمان بر همه ما مسلّم شده، و همگی از عذاب او میچشیم!
فَأَغْوَيْنَاكُمْ إِنَّا كُنَّا غَاوِينَ ( 32 )
ما شما را گمراه کردیم، همان گونه که خود گمراه بودیم!
فَإِنَّهُمْ يَوْمَئِذٍ فِي الْعَذَابِ مُشْتَرِكُونَ ( 33 )
(آری) همه آنها [= پیشوایان و پیروان گمراه] در آن روز در عذاب الهی مشترکند!
إِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ ( 35 )
چرا که وقتی به آنها گفته میشد: «معبودی جز خدا وجود ندارد»، تکبّر و سرکشی میکردند...
وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُو آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ ( 36 )
و پیوسته میگفتند: «آیا ما معبودان خود را بخاطر شاعری دیوانه رها کنیم؟!»
بَلْ جَاءَ بِالْحَقِّ وَصَدَّقَ الْمُرْسَلِينَ ( 37 )
چنین نیست، او حقّ را آورده و پیامبران پیشین را تصدیق کرده است!
إِنَّكُمْ لَذَائِقُو الْعَذَابِ الْأَلِيمِ ( 38 )
اما شما (مستکبران کوردل) بطور مسلّم عذاب دردناک (الهی) را خواهید چشید!
وَمَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ( 39 )
و جز به آنچه انجام میدادید کیفر داده نمیشوید،
يُطَافُ عَلَيْهِم بِكَأْسٍ مِّن مَّعِينٍ ( 45 )
و گرداگردشان قدحهای لبریز از شراب طهور را میگردانند؛
لَا فِيهَا غَوْلٌ وَلَا هُمْ عَنْهَا يُنزَفُونَ ( 47 )
شرابی که نه در آن مایه تباهی عقل است و نه از آن مست میشوند!
وَعِندَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ عِينٌ ( 48 )
و نزد آنها همسرانی زیبا چشم است که جز به شوهران خود عشق نمیورزند.
كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَّكْنُونٌ ( 49 )
گویی از (لطافت و سفیدی) همچون تخممرغهایی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است)!
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ يَتَسَاءَلُونَ ( 50 )
(در حالی که آنها غرق گفتگو هستند) بعضی رو به بعضی دیگر کرده میپرسند...
يَقُولُ أَإِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِينَ ( 52 )
که پیوسته میگفت: آیا (به راستی) تو این سخن را باور کردهای...
أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَدِينُونَ ( 53 )
که وقتی ما مُردیم و به خاک و استخوان مبدّل شدیم، (بار دیگر) زنده میشویم و جزا داده خواهیم شد؟!»
فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَوَاءِ الْجَحِيمِ ( 55 )
اینجاست که نگاهی میکند، ناگهان او را در میان دوزخ میبیند.
قَالَ تَاللَّهِ إِن كِدتَّ لَتُرْدِينِ ( 56 )
میگوید: «به خدا سوگند نزدیک بود مرا (نیز) به هلاکت بکشانی!
وَلَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ ( 57 )
و اگر نعمت پروردگارم نبود، من نیز از احضارشدگان (در دوزخ) بودم!
أَفَمَا نَحْنُ بِمَيِّتِينَ ( 58 )
(سپس به یاران خود میگوید: ای دوستان!) آیا ما هرگز نمیمیریم (و در بهشت جاودانه خواهیم بود)،
إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُولَىٰ وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ ( 59 )
و جز همان مرگ اول، مرگی به سراغ ما نخواهد آمد، و ما هرگز عذاب نخواهیم شد.
أَذَٰلِكَ خَيْرٌ نُّزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ ( 62 )
آیا این (نعمتهای جاویدان بهشتی) بهتر است یا درخت (نفرتانگیز) زقّوم؟!
فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْهَا فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ ( 66 )
آنها [= مجرمان] از آن میخورند و شکمها را از آن پر میکنند!
وَلَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ ( 71 )
و قبل از آنها بیشتر پیشینیان (نیز) گمراه شدند!
وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ ( 75 )
و نوح، ما را خواند (و ما دعای او را اجابت کردیم)؛ و چه خوب اجابت کنندهای هستیم!
وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ( 76 )
و او و خاندانش را از اندوه بزرگ رهایی بخشیدیم،
وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ ( 77 )
و فرزندانش را همان بازماندگان (روی زمین) قرار دادیم،
إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ( 84 )
(به خاطر بیاور) هنگامی را که با قلب سلیم به پیشگاه پروردگارش آمد؛
إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَاذَا تَعْبُدُونَ ( 85 )
هنگامی که به پدر و قومش گفت: «اینها چیست که میپرستید؟!
أَئِفْكًا آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ ( 86 )
آیا غیر از خدا به سراغ این معبودان دروغین میروید؟!
فَرَاغَ إِلَىٰ آلِهَتِهِمْ فَقَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ ( 91 )
(او وارد بتخانه شد) مخفیانه نگاهی به معبودانشان کرد و از روی تمسخر گفت: «چرا (از این غذاها) نمیخورید؟!
فَرَاغَ عَلَيْهِمْ ضَرْبًا بِالْيَمِينِ ( 93 )
سپس بسوی آنها رفت و ضربهای محکم با دست راست بر پیکر آنها فرود آورد (و جز بت بزرگ، همه را درهم شکست).
وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ ( 96 )
با اینکه خداوند هم شما را آفریده و هم بتهایی که میسازید!»
قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْيَانًا فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ ( 97 )
(بتپرستان) گفتند: «بنای مرتفعی برای او بسازید و او را در جهنّمی از آتش بیفکنید!»
فَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِينَ ( 98 )
آنها طرحی برای نابودی ابراهیم ریخته بودند، ولی ما آنان را پست و مغلوب ساختیم!
وَقَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَىٰ رَبِّي سَيَهْدِينِ ( 99 )
(او از این مهلکه بسلامت بیرون آمد) و گفت: «من به سوی پروردگارم میروم، او مرا هدایت خواهد کرد!
فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ ( 101 )
ما او [= ابراهیم] را به نوجوانی بردبار و صبور بشارت دادیم!
فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَىٰ فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَىٰ ۚ قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ ۖ سَتَجِدُنِي إِن شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ ( 102 )
هنگامی که با او به مقام سعی و کوشش رسید، گفت: «پسرم! من در خواب دیدم که تو را ذبح میکنم، نظر تو چیست؟» گفت «پدرم! هر چه دستور داری اجرا کن، به خواست خدا مرا از صابران خواهی یافت!»
فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ ( 103 )
هنگامی که هر دو تسلیم شدند و ابراهیم جبین او را بر خاک نهاد...
قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا ۚ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ( 105 )
آن رؤیا را تحقق بخشیدی (و به مأموریت خود عمل کردی)!» ما این گونه، نیکوکاران را جزا میدهیم!
وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِيًّا مِّنَ الصَّالِحِينَ ( 112 )
ما او را به اسحاق -پیامبری از شایستگان- بشارت دادیم!
وَبَارَكْنَا عَلَيْهِ وَعَلَىٰ إِسْحَاقَ ۚ وَمِن ذُرِّيَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ مُبِينٌ ( 113 )
ما به او و اسحاق برکت دادیم؛ و از دودمان آن دو، افرادی بودند نیکوکار و افرادی آشکارا به خود ستم کردند!
وَنَجَّيْنَاهُمَا وَقَوْمَهُمَا مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ( 115 )
و آن دو و قومشان را از اندوه بزرگ نجات دادیم!
وَنَصَرْنَاهُمْ فَكَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ ( 116 )
و آنها را یاری کردیم تا بر دشمنان خود پیروز شدند!
إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلَا تَتَّقُونَ ( 124 )
به خاطر بیاور هنگامی را که به قومش گفت: «آیا تقوا پیشه نمیکنید؟!
أَتَدْعُونَ بَعْلًا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِينَ ( 125 )
آیا بت «بعل» را میخوانید و بهترین آفریدگارها را رها میسازید؟!
اللَّهَ رَبَّكُمْ وَرَبَّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ( 126 )
خدایی که پروردگار شما و پروردگار نیاکان شماست!»
فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ ( 127 )
امّا آنها او را تکذیب کردند؛ ولی به یقین همگی (در دادگاه عدل الهی) احضار میشوند!
إِذْ نَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ ( 134 )
و به خاطر بیاور زمانی را که او و خاندانش را همگی نجات دادیم،
إِلَّا عَجُوزًا فِي الْغَابِرِينَ ( 135 )
مگر پیرزنی که از بازماندگان بود (و به سرنوشت آنان گرفتار شد)!
وَإِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِم مُّصْبِحِينَ ( 137 )
و شما پیوسته صبحگاهان از کنار (ویرانههای شهرهای) آنها میگذرید...
إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ( 140 )
به خاطر بیاور زمانی را که به سوی کشتی پر (از جمعیّت و بار) فرار کرد.
فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ ( 141 )
و با آنها قرعه افکند، (و قرعه به نام او افتاد و) مغلوب شد!
فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٌ ( 142 )
(او را به دریا افکندند) و ماهی عظیمی او را بلعید، در حالی که مستحقّ سرزنش بود!
فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ سَقِيمٌ ( 145 )
(به هر حال ما او را رهایی بخشیدیم و) او را در یک سرزمین خشک خالی از گیاه افکندیم در حالی که بیمار بود!
وَأَنبَتْنَا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِّن يَقْطِينٍ ( 146 )
و بوته کدوئی بر او رویاندیم (تا در سایه برگهای پهن و مرطوبش آرامش یابد)!
وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَىٰ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ ( 147 )
و او را به سوی جمعیّت یکصد هزار نفری -یا بیشتر- فرستادیم!
فَآمَنُوا فَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَىٰ حِينٍ ( 148 )
آنها ایمان آوردند، از این رو تا مدّت معلومی آنان را از مواهب زندگی بهرهمند ساختیم!
فَاسْتَفْتِهِمْ أَلِرَبِّكَ الْبَنَاتُ وَلَهُمُ الْبَنُونَ ( 149 )
از آنان بپرس: آیا پروردگارت دخترانی دارد و پسران از آن آنهاست؟!
أَمْ خَلَقْنَا الْمَلَائِكَةَ إِنَاثًا وَهُمْ شَاهِدُونَ ( 150 )
آیا ما فرشتگان را مؤنث آفریدیم و آنها ناظر بودند؟!
وَلَدَ اللَّهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ( 152 )
«خداوند فرزند آورده!» ولی آنها به یقین دروغ میگویند!
مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ ( 154 )
شما را چه شده است؟! چگونه حکم میکنید؟! (هیچ میفهمید چه میگویید؟!)
وَجَعَلُوا بَيْنَهُ وَبَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَبًا ۚ وَلَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ ( 158 )
آنها [= مشرکان] میان او [= خداوند] و جنّ، (خویشاوندی و) نسبتی قائل شدند؛ در حالی که جنّیان بخوبی میدانند که این بتپرستان در دادگاه الهی احضار میشوند!
فَكَفَرُوا بِهِ ۖ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ ( 170 )
(امّا هنگامی که این کتاب بزرگ آسمانی بر آنها نازل شد،) به آن کافر شدند؛ ولی بزودی (نتیجه کار خود را) خواهند دانست!
وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ ( 171 )
وعده قطعی ما برای بندگان فرستاده ما از پیش مسلّم شده...
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّىٰ حِينٍ ( 174 )
از آنها [= کافران] روی بگردان تا زمان معیّنی (که فرمان جهاد فرارسد)!
وَأَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ ( 175 )
و وضع آنها را بنگر (چه بیمحتواست) اما بزودی (نتیجه اعمال خود را) میبینند!
فَإِذَا نَزَلَ بِسَاحَتِهِمْ فَسَاءَ صَبَاحُ الْمُنذَرِينَ ( 177 )
امّا هنگامی که عذاب ما در آستانه خانههایشان فرود آید، انذارشدگان صبحگاه بدی خواهند داشت!
وَأَبْصِرْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ ( 179 )
و وضع کارشان را ببین؛ آنها نیز به زودی (نتیجه اعمال خود را) میبینند!
كتب عشوائيه
- یاوران حقیقتاين كتاب نگرشى بر منزلت صحابه از ديدگاه قرآن كريم كه اميدواريم محبت اصحاب رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم را در مسلمانان زنده كند.
نویسنده : آبتین امیری
ناشر : سایت عقیده http://www.aqeedeh.com
المصدر : http://www.islamhouse.com/p/280394
- خودتان، خودتان را مداوا کنیددم و دعا یا رقيه يكي از مسائل مطرح در جوامع اسلامي است كه هرچند برخي از قبول آن خودداري كرده اند اما بسياري بدان معتقد بوده و عملاً از آن بهره برده اند. البته شايد علت كمرنگ بودن اين مهم در جامعه افراط و تفريطهاي برخي رقاه و يا سوء استفاده هاي برخي منحرفان از جمله جادوگران و فالگيران باشد. به هر تقدير تعويذ شرعي كه در چارچوب قرآن و سنت صورت مي گيرد اشكالي بر آن مترتب نبوده و مورد قبول سلف صالح نيز بوده است
نویسنده : خالد الجریسی
مترجم : اسحاق بن عبدالله دبيرى العوضى
ناشر : سایت عقیده http://www.aqeedeh.com
المصدر : http://www.islamhouse.com/p/255816
- ترجمه فارسی ریاض الصالحینیکی از کتابهایی که مجموعهای ضروری از حدیث را در خود دارد، کتاب ارزشمند «ریاضالصالحین» نوشتهی «امام یحیی بن شرف نووی» از علما و محدثان و زاهدان و مفتیان قرن هفتم هجری است که از دیرباز، مورد توجه و اقبال علمای دین و زاهدان و بقیهی مسلمانان بوده است
نویسنده : ابو زکریا نووی
ناشر : سایت عقیده http://www.aqeedeh.com
المصدر : http://www.islamhouse.com/p/255798
- تصحيح يك اشتباه تاريخي درباره وهابيتبیتردید کتاب (تصحيح خطأ تاريخي حول الوهابية) نوشتة دکتر محمد بن سعد الشویعر کتاب خوب و مفیدی است که نویسنده در آن به رد و ابطال شبهاست و افتراهای دروغین و ظالمانهای که از سوی دشمنان کنیه توز اسلام به شیخ الإسلام محمد بن عبدالوهاب رحمه الله و دعوت تجدیدیاش نسبت داده میشود پرداخته است. آنان از نام (وهابیت) یا (وهبیت) سوء استفاده میکنند که نام فرقهای از اباضیه (خوارج) است که به عبدالوهاب بن رستم نسبت داده میشود. در قرن دوم هجری به دشمنی با اهل سنت و مخالفت با تعالیم اسلام ظهور کرد و در شمال آفریقا انتشار یافت. مؤلف در این کتاب ثابت کرده است که نامگذاری دعوت شیخ محمد بن عبدالوهاب به وهابیت به دو دلیل اشتباه است. 1- اشتباه تاریخی. 2- اشتباه لفظی. وهابیتی که علمای اسلام مردم را از آن بر حذر داشتهاند، در قرن دوم هجری بود، همچنین وهابیت نسبت دادن فرقه به نام پدر فرد است کاملاً اشتباه است. زیرا این کار نسبت دادن شیء به غیر اصل خودش است. همچنین توصیه میکنیم که این کتاب، جهت خدمت به اسلام، نشر علم شرعی و رد شبهاست و ادعاهای دشمنان دعوت شیخ محمد بن عبدالوهاب رحمه الله از سوی دوستان اعم از دعوتگران و دیگر کسانی که توانایی ترجمه آن را دارند، به زبانهای دیگر ترجمه شود. هرگاه صحت ترجمه و خالی بودن آن از اشکال محرز شود، ریاست این مرکز آماده همکاری کامل، بازنگری و کمک به چاپ ترجمه کتاب خواهد بود. از خداوند میخواهیم که قلبها و اعمال ما را اصلاح، دینش را یاری و شعارش را چیره نماید و دشمنان اسلام را در همه جا خوار و نابود سازد. او شنوا و نزدیک است.
نویسنده : محمد بن سعد الشويعر
مترجم : اسحاق بن عبدالله دبيرى العوضى
ناشر : سایت عقیده http://www.aqeedeh.com
المصدر : http://www.islamhouse.com/p/1157
- اسلام و بزرگداشت زناز آنجاييكه زن كار خطير تربيت اولاد را به عهده دارد، از نظر اسلام به عنوان مربى نسلها قرار داده شده و اصلاح جامعه مرهون صلاح و درستكارى زن مىباشد زيرا فرزندانى كه افراد جامعه را تشكيل مىدهند بدست او تربيت مىشوند و از ميان افراد جامعه دولت اسلامى شكل مىگيرد.
نویسنده : محمد جميل زينو
مترجم : محمد گل گمشادزهی
ناشر : سایت عقیده http://www.aqeedeh.com
المصدر : http://www.islamhouse.com/p/256057